یکی از عرصه‌هایی که زنان نقش بسیار مهم و کلیدی در آن داشته و دارند، عرصه وقف، تحت عنوان یک نهاد اجتماعی و مدنی می‌باشد. بخش اعظمی از این موقوفات متعلق به بانوان نیکوکاری است که در دوره‌های مختلف تاریخی با انگیزه تقرب به درگاه احدیت بخشی از اموال خود را در امور خیر وقف نموده‌اند. 

نکته جالب توجه دیگر آنکه به لحاظ منزلت اجتماعی زنان واقفه از طبقات و قشرهای مختلف جامعه در این سنت پسندیده مشارکت داشته‌اند.
با این وجود آمار موقوفات زنان در دوره‌های تاریخی مختلف نشان می‌دهد که در دوره اخیر تعداد زنان واقفه در مقایسه با دوره‌های قاجار و پهلوی اول رو به کاهش بوده که پرداختن به دلایل آن که بسیار ضروری هم به نظر می‌رسد خود تحقیقی جداگانه و مستقل را می‌طلبد.

بانوان نام‌آور عرصه وقف توانسته‌اند با استفاده از این فرهنگ پسندیده نام خود را در تاریخ برجا گذارند.

 

تعریف وقف

وقف در لغت به معنای ایستادن یا به حالت ایستاده ماندن و آرام گرفتن است. تخصیص دادن ملک یا مالی برای مصرف کردن در اموری که وقف کننده تعیین کرده است و در اصطلاح فقهی، عقدی است که ثمرۀ آن حبس کردن اصل و رها کردن منفعت آن است. وقف به معنای هدیه ابدی برای خدمت عمومی یا نگه داشتن اصل چیزی و جاری بودن منفعت آن در جهت خیر و نیکی و رضای خداست

وقف عبارت است از این‌که «عین مال حبس و منافع آن تسبیل شود.». جمع این واژه اوقاف است و به مال و زمین وقف شده، موقوفه گفته می‌شود. وقف از جمله عقود معینی است که در فقه اهل‌سنت و امامیه از اعتبار خاصی برخوردار است.

وقف در ایران پیش از اسلام

وقف در ایران پیش از اسلام، پیشینه‌ای روشن دارد زیرا برای نگهداری مهرآوه‌ها، آتشکده‌ها، آتشگاه‌ها و برپاداشتن آتش «زرتشت» و آسایش زندگی مغان، موبدان، هیربدان ... از درآمد زمین، خانه و باغ‌های وقف شده بهره می‌گرفتند. 

دوره‌های تاریخی حقوق زن سه دوره وحشی‌گری، بربریت و بت‌پرستی را شامل می‌شود. به‌عنوان دوره نخست، دوره تمدن‌های یونان مصر و روم و ایران دوره دوم و دوره پس از ظهور اسلام تقسیم نماییم، تنها در دوره اسلامی است که در پرتو تعالیم عالیه اسلام نه تنها زن از آن وضعیت فجیع دوره‌های قبل نجات یافت، بلکه برای زن شخصیت حقوقی مستقل نیز ایجاد شد. از این دوره به بعد است که تعداد زیادی از زنان با پیدا کردن شخصیت حقوقی مستقل اقدام به وقف نمودند.

وقف در ایران پس از اسلام (دورانی که وقف رایج شد)

دوران صفوی از دورانی است که در آن سنت وقف گسترش بسیار پیدا کرد. در این زمان مساجد، مدارس، بیمارستان‌ها و کاروان‏سراهای بسیاری ساخته و برای هر یک موقوفات بسیاری قرار داده شد. همچنین افراد بسیاری املاک و مستغلات خود را برای مراسم عزاداری و احیای شب‏های متبرک و نیز بر مزارات شریفه و اماکن مقدسه و حتی بر مسافران عتبات وقف کردند. 

در این دوره است که در اسناد و مدارک، نام زنان بسیاری را به‌عنوان کسانی که اموال خود را وقف امور مختلف کرده‌اند.

 موقوفات و زنان

هرچند که تاریخ وقف زنان در ایران به گذشته‌های دورتری برمی‌گردد، ولی بیشتر اسنادی که در ایران وجود دارد از دوره صفوی است و همچنین اسناد وقف زنان نیز از همین دوره ثبت شده است. این سنت مرضیه در کشور ما در دوره‌های مختلف تاریخی از جمله سلجوقیان، مغولان، صفویه، قاجاریه، پهلوی و نیز تا زمان ما به صورت‌های گوناگون ادامه داشته و دارد.

در دوره صفوی زنان دیوان سالار، به عنوان مثال مادر و همسر شاه و زنان تجار از زنان واقف بودند و به مرور زمان زنان از اقشار و طبقات مختلف نیز به واقفین پیوستند.

باید گفت که در وقف، چندان تفاوتی بین وقف بانوان و آقایان وجود ندارد؛ زنان به تقلید از مردان به وقف می‌پرداختند، البته قاعدتاً نباید این‌گونه باشد، اما فضای حاکم بر جامعه طوری بوده است که زنان اندیشه‌ها و روحیات زنانه‌شان را در موقوفات به‌ندرت دخالت داده‌اند.

اغلب مدارس دوره صفوی و قاجار را همسران با هم وقف کرده‌اند و ممکن است شوهر بخشی را در عوض مهریه، با همسرش همکاری کرده باشد.

بررسی اسناد نشان می‌دهد که هر چه به دوران معاصر نزدیک می‌شویم، زنان روز به روز استقلال مالی بیشتری پیدا کرده و با شرکت در وقف در امور مختلف در مسائل اجتماعی فعالیت می‌کنند.

  • نخستین واقف زن در اسلام

باید حضرت فاطمه زهرا (س) را نخستین واقف زن در اسلام دانست. در کتاب فاطمه زهرا (س) از ولادت تا شهادت به نقل از جلد دوم تاریخ سمهودی آمده است که: «پیامبر در سال هفتم هجری این بستان‌ها را مخصوص حضرت فاطمه زهرا قرار داد. حضرت صدیقه طاهره این هفت بستان را وقف بنی‌هاشم و بنی عبدالمطلب فرموده و نظارت و سرپرستی آن‌ها را به عهده مولا علی (ع) نهادند.»

  • نخستین وقف در ایران

اولین سند وقفی مربوط به خانم خدیجه بنت ربیعا است که نزدیک به هزار سال پیش در قزوین زندگی می‌کرده و قناتی را وقف کرده است. تا پایان سال ۹۳ نیز، از میان ۲۰۰۰ وقفی که انجام شد، ۳۰۰ وقف از جانب زنان بوده که ۱۵ % کل وقف‌ها را شامل می‌شود. این در حالی است که آمار زنان شاغل 12% است.

  • کهن‌ترین مصحف وقف شده از سوی بانوان

کهن‌ترین مصحف با ترجمه فارسی که از سوی بانوان وقف شده، متعلق به سال ۱۰۵۹ قمری است. این مصحف را حاجیه فاطمه خانم بنت میر شرف‌الدین از اولاد امیر شمس‌الدین چارمناری در روز سه‌شنبه ۲۲ شعبان 1059ق (در زمان سلطنت شاه جهان) در هند وقف کرده است.

پس از آن به ترتیب در قرن یازدهم سه مصحف مترجم، قرن دوازدهم چهار مصحف مترجم، قرن سیزدهم ۳۷ مصحف مترجم و قرن چهاردهم ۱۵ مصحف ترجمه دار فارسی از سوی بانوان وقف شده است.

  • زنان واقف در عصر صفوی

وقف از نظر اجتماعی از مظاهر خاص پیشرفت و رفاه جامعه است و در عصر صفوی بخش بزرگی از املاک و مزارع تمام ایران جز موقوفات بود. اکثر سفرنامه‌نویسان عصر صفوی در گزارشات خود به محدودیت‌ها، رنج‌ها و مشکلات اجتماعی زنان اشاره کرده‌اند. ولی با این وجود هرگز نتوانسته‌اند منکر فعالیت‌های علمی و فرهنگی یا آبادانی و سازندگی بعضی از آنها باشند. علاوه‌برآن بارها به نقش زنان در امور خیریه و عام‌المنفعه نیز اشاره کرده‌اند.

زنان متمول جامعة عصر صفوی نقش مهمی در سوق دادن املاک و دارایی‌های خود به سوی فعالیت‌های خیریه شهری از طریق اوقاف به عهده داشتند. توجه این زنان به امور خیریه و آبادانی، اکثراً ناشی از این بود که در دربار برای ساختن ابنیه عمومی و عام‌المنفعه سود می‌جستند. به‌علاوه برخی در جهت تداوم آموزش و فرهنگ و کمک به تقویت علم و دانش نیز تلاش می‌کردند به طوری که تعداد بسیاری از نهادهای آموزشی عصر صفوی به همت زنان مرفه این عصر دایر شده بود.

  • وقف در میان زنان قاجار

در زمان حکومت قاجار به اسنادی که دوباره نامی از زنانی که اموال خود را وقف کرده‌اند بر می‌خوریم؛ زنانی که باز در این دوره از زنان اشراف و درباری بوده‌اند.

در این زمان بیشتر املاکی که وقف می‏شد عبارت از دکان‏ها و یا سایر انواع املاک نظیر قطعاتی از زمین یا بخش‏هایی از روستاها بود و به همین نسبت هم مورد استفاده آنها محدود بود. 

کاربرد عمده موقوفات دو حالت داشت:

  • دلایل خیرخواهانه: مثل کمک به فقرا یا برنامه‏های تعزیه‌داری 
  • مبتنی بر اهداف اقتصادی یا خصوصی: برای تضمین بقای حیات نسل‌های آتی بنیان‏گذار وقف

بیشتر موقوفات از این دست به نام زنان ثبت شده است. در تاریخ رسمی دوران قاجار و اسناد باقی‏مانده وقف مبین احتمال اداره املاک زنان، به وسیله خود آنهاست.

همه زنان واقف، خود حق اداره امور وقف شخصی خود را در زمان حیات داشتند و هیچ‌کدام متولی یا نماینده و کارگزار (وکیل) مذکری را انتخاب نکرده بودند. گرچه احتمالاً زنان برای جمع‌آوری اجاره و توزیع روزانه‌ی آن نیاز به افرادی امین داشتند، اما هیچ یک بازرسی نهایی موقوفات را به فرد دیگری واگذار ننمودند. همچنین برای قوت بخشیدن به بعد خیریه موقوفه، از حقوق ثابتی که معمولاً برای متولی در نظر گرفته می‏شد نیز چشم‌پوشی می‌کردند.

  • وقف و زنان ارامنه ایرانی

زنان ارامنه، با وجود توجه شاه‌های صفوی، اولین مدرسه دخترانه ارامنه، با نام کاتارینا را در کنار صومعه بنا کردند و مکانی برای تحصیل دختران ایجاد شد. 

شواهد نشان می‌دهد زنان حرم‌سراها نیز باسواد بودند و رفته‌رفته باسواد بودن، یک فضیلت به شمار آمد. به محض مهاجرت این زنان به کشورهای دیگر، از جمله هندوستان، اندونزی و کشورهای اروپایی و ایران می‌بینیم که موفقیت نسبی زنان نسبت به مردان بیش‌تر است، از جمله در امر تجارت.

زنان ارمنی که در ایران مدرسه ساختند، عبارت‌اند از:

1. مریم هاکوپ هاروچونیان، در سال ۱۸۵۳ در جلفا، مدرسه‌ای تأسیس و پولی را برای پایدار ماندن مدرسه وقف کرد.

2. دیگر زن ارمنی، واروارا کانانیان، همسر گورک کانانیان، یکی از روشن فکران و زبان‌شناسان تاریخ تطبیقی و مدیر مدرسه لازاریان روسیه بود که یک کودکستان، به نام همسرش در سال 1903، در جلفا تأسیس کرد و در سال 1905، مدرسه دیگری باز به نام همسرش، با بودجه 25 هزار تومانی ساخت که نقشه این مدرسه با کمک معماران روسی طراحی شده بود.

برای مطالعه :

بررسی مسئله وقف و انگیزه آن در حکومت آل بویه

نسبت موقوفات زنان به مردان

کریستف ورنر در مقاله زنان واقف در تهران عهد قاجار، نوشته است: در فهرست راهنمای وقف‌نامه‌های استان تهران که بیشتر مربوط به دوران قاجار است، ۱۱۶۰ مدخل وجود دارد که نزدیک به ۱۷۰ مورد آن یعنی حدود 15% به نام زنان ثبت شده است.

1. آمار موقوفات زنان بر حسب قرون و زمان وقف

در مقاله‌ی «درآمدی بر موقوفات زنان»، پس از بررسی ۱۳۷ زن واقف در ایران، آمار ثبت شده؛ موقوفات زنان را از قرن هفتم نشان می‌دهد و پراکندگی این تعداد وقفیات بدین صورت است:

  • قرن هفتم: ۲ مورد
  • قرن هشتم: ۵ مورد
  • قرن نهم: ۱۸ مورد
  • قرن دهم: 4 مورد
  • قرن یازدهم: 15 مورد
  • قرن دوازدهم: 13 مورد
  • قرن سیزدهم: 54 مورد
  • قرن چهاردهم: 24 مورد
  • قرن پانزدهم: 1 مورد
  • نامعلوم: 1 مورد

بررسی پراکندگی شهرهای محل سکونت زنان واقف

از ۱۱۱ زن ایرانی واقف که مورد بررسی قرار گرفت، عمدتاً پراکندگی در شهرهای تهران، اصفهان و یزد بوده است.

بررسی موقعیت اجتماعی زنان واقفه

بررسی اسناد مورد مطالعه در پژوهش ما نشان می‌دهد که در سنت حسنه وقف همه زنان از طبقات اجتماعی مختلف با وضعیت‌های اقتصادی گوناگون حضور داشته‌اند.
اما آنچه به‌عنوان یک فرضیه می‌تواند مطرح باشد این است که به نظر می‌رسد از دوره صفویه به بعد که وقف به‌عنوان یک نهاد فراگیر در جامعه مطرح می‌شود ابتدا زنان وابسته به طبقات حاکم در این امر پیش‌گام بوده‌اند و سپس به تأسی از آنها سایر طبقات اجتماع نیز به امر وقف مبادرت نموده‌اند. 

اگرچه به‌طورقطع نمی‌توان راجع به انگیزه زنان وابسته به حکمرانان در خصوص وقف اموالشان نظر داد؛ اما به طور کلی می‌توان دو هدف مهم یعنی کسب ثواب اخروی و کسب اعتبار و منزلت دنیوی را برای آن در نظر گرفت.

آنچه که اسناد وقفی زنان وابسته به طبقات بالای اجتماعی آن زمان را از طبقات عادی متمایز می‌نماید مقدمه ادبی زیبای وقف‌نامه و همچنین بکار بردن القاب و عناوین متعدد برای زنان طبقات بالای جامعه آن روز می‌باشد که در اسناد مربوط به زنان عادی دیده نمی‌شود. 

از دیگر خصوصیات وقف‌نامه‌های زنان وابسته به حکمرانان وجود مهرهای اختصاصی این زنان است که در وقف‌نامه‌های عادی دیده نمی‌شود و فقط زنان وابسته به طبقه خان در اسناد مورد بررسی دارای مهر با مضامین زیبا بوده‌اند

به‌تدریج در دوره‌های بعدی یعنی در دوره قاجار و پهلوی اول و دوم زنان از طبقات عادی جامعه نیز اقدام به وقف نموده‌اند. در هرم قدرت اجتماعی در محدوده مورد مطالعه ما در آن دوره زمانی به ترتیب طبقات خوانین، بیک و میر قرار می‌گرفتند.

بیشتر بخوانید :

ترویج امر خیر در فرهنگ عمومی

نتیجه‌گیری

این مقاله بیانگر آن است که زنان در محدوده مورد مطالعه ما در این عرصه همچون بسیاری از عرصه‌های دیگر اجتماع بسیار پر رنگ ظاهر شده و نشان‌دهنده حضور فعال آنان در اجتماع حداقل از دوره زندیان و افشاریان تا زمان حال بوده است.
نکته جالب توجه دیگر آنکه به لحاظ منزلت اجتماعی، در ابتدا زنان طبقات مرفه و در ادامه زنان واقفه از طبقات و قشرهای مختلف جامعه در این سنت پسندیده مشارکت داشته‌اند. همچنین سنت وقف در زنان در مقایسه با مردان به لحاظ امور زنانه و نقش جنسیت تفاوتی در بر ندارد.

 

(این مطلب برداشت و خلاصه‌ای از مقاله زنان و موقوفات نوشته مهناز آزاد است که در همایش خیرماندگار شرکت کرده‌ و در سیویلیکا منتشر شده است.)